مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:20987 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

در مورد ساده زيستن پيشنهاداتي عرض نماييد؟



ساده زيستي رفتار پسنديدة راهنمايان بشريت يعني پيامبران و امامان ( و شيوة زندگي عارفان وعالمان وانسانهاي متفكر بزرگ وآزاد مردان و دانشمندان بزرگ بشر در طول تاريخ بوده، ولي چرا ساده زيستي؟ چرا نبايد در رفاه كامل زيست؟

بي شك ساده زيستي ناشي از وسعت ديد انسان مي باشد يعني انساني كه احساس مسئوليت در قبال بشريت مي كند نميتواند با بي اعتنايي به ديگران كه در فقر و جهل در گوشه و كنار زندگي مي كنند بي تفاوت باشد چون :

بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند

انساني كه هدف زندگي را دنيا و آسايش درآن مي داند نمي تواند مسأله ساده زيستي را قبول كند چون چنين شخصي اصالت را زندگي دنيا مي داند وراضي نمي شود دنياي نقد را به آخرت كه به آن ايمان عميق ندارد بدهد. چنين شخصي بالاخره خودش را در نعمتهاي دنيوي غرق مي كند به قول سعدي :

چشم تنگ دنيا دوست را يا قناعت پر كند يا خاك گور

دنيا چنانكه در بيانات معصومين مذكور است همانند آب شور مي باشد و خورندة آن به هر ميزان بخورد به تشنگيش افزوده مي شود. نگاههاي دنياپرستان هميشه به دنبال رنگهاي دل رباي زيباييهاي دنياست. دنياپرستان و دل خوشان به دنيا زيبايي ديگري بجز زيبايي هاي دنيا را نمي توانند درك كنند و از آنجايي كه لذت زيبايي دنيا و شهوات آن محدود است روحشان هميشه ناآرام مي باشد به قول شاعر :چون كه دنيا مونث ادني است هر كه ادني است طالب دنيا است

روح انسان و خواسته هاي روحانيش چون طالب لذات نامحدود است هنگامي كه مشغول لذات محدود دنيايي باشند به مرض حرص و آز دچار مي شود اين مرض روحي باعث مي شود نفس و روح انسان مانند كسي كه به مرض استسقا دچار شده هميشه در پي شهوات دنيايي برود. براي جلوگيري از ابتلاي نفس انسان به اين بيماري خطرناك رواني يعني حرص وآز بايد علاج واقعه را قبل از وقوع كرد وآن همان ساده زيستي و زندگي متعادل بدور از افراط وتفريط مي باشد.روايت شده كه پيراهن وصله داري بر اندام امامعلي( بود شخصي پرسيد چرا پيراهن و صله داري مي پوشي؟ امام( فرمود : دل با آن فروتن و نفس رام مي شود و مؤمنان ازآن سرمشق مي گيرند دنيا (دنياي حرام) و آخرت دو دشمن متفاوت، و دو راه جدايي از يكديگرند. پس كسي كه دنياپرست باشد به آن عشق مي ورزد به آخرت كينه ورزد وبا آن دشمني خواهد كرد. وآن دو همانند شرق و غرب از هم دورند و روندة به سوي آن دو هرگاه به يكي نزديك شود از ديگري دور مي گردد وآن دو همواره به يكديگر زيان رسانند بايد توجه كرد منظور نويسنده از آوردن اين روايت اين نيست كه ما هم لباس وصله دار بپوشيم بلكه ما بايد لباس معمول عرف جامعه اسلاميمان را بپوشيم. يعني خود را انگش نما نكينم. زماني كه علي( با پوشيدن آن در پي ياد دادن به انسانهايي همانند ماست كه اگر مي خواهي نفس سركش را رام كني لباس معتدل بپوش يعني هدف را دنيا قرار نده. آيا واقعاً ارزش دارد كه انسان به خاطر زندگي چند روزه خانه آخرتش را كه عبارت است از روح عالي الهي كه غذاي آن معنويت است فراموش كند. حضرت علي( در خطبه 190 نهج البلاغه براي بيان الگوهاي ساده زيستي از زندگي چند پيامبر بزرگ الهي مثال مي آورد. علي( دربارة پيامبر( مي فرمايد : پيامبر( از دنيا چندان نخورد كه دهان را پر كند، و به دنيا با گوشة چشم نگريست،دو پهلويش از تمام مردم فرو رفته تر، و شكمش از همه خالي تر بود، دنيا را به او نشان دادند اما نپذيرفت، و چون دانست خدا چيزي را دشمن مي دارد آن را دشمن داشت و چيزي را كه خدا خوار شمرده آن را خوار انگاشت، و چيزي را كه خدا كوچك شمرده كوچك و ناچيز مي دانست. اگر در ما نباشد جز آن كه آنچه را خدا و پيامبرش دشمن مي دارند، دوست بداريم، با آنچه راخدا و پيامبرش كو چك شمارند بزرگ بداريم، براي نشان دادن دشمني ما با خدا و سرپيچي از فرمانهاي او كافي بود. و همانا پيامبر( بر روي زمين مي نشست وغذا مي خورد و چون برده ساده مي نشست و با دست خود كفش خودرا وصله مي زد و جامه خود را با دست خود مي دوخت، و بر الاغ برهنه اي مينشست و ديگري را پشت سر خويش سوار مي كرد. پرده اي بر در خانة او آويخته بود كه نقش و تصويرها برآن بود به يكي از همسرانش فرمود : اين پرده را از برابر چشمان من دور كن كه هرگاه نگاهم به آن مي افتد به ياد دنيا و زينتهاي آن مي افتم. پيامبر( با دل از دنيا رو ي گرداند و يادش را از جان خود ريشه كن كرد و همواره دوست داشت تا جاذبه هاي دنيا از ديدگانش پنهان مانده و ازآن لباس زيبايي تهيه نكند. وآن را قرارگاه دائمي خود نداند، و اميد ماندن در دنيا را نداشته باشد، پس ياد دنيا را از جان خويش بيرون كرد، و دل از دنيا بركند و چشم از دنيا پوشاند.

خودم و پرسشگر بزرگوار را به تفكر و تدبر در عبارات بيان شده دعوت مي كنم اميد است خداوند ما را هدايت كند. بهترين الگوي پيشنهادي ما در زندگي پيامبران وامامان( هستند. امام علي( در نامه اي به فرماندار بصره مي فرمايند: ... آگاه باش ! امام شما از دنياي خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضايت داده است، بدانيد كه شما توانايي چنين كاري را نداريد اما با پرهيزكاري و تلاش فراوان و پاكدامني و راستي، مرا ياري دهيد. پس سوگند به خدا! من از دنياي شما طلا و نقره اي نيندوخته، واز غنيمتهاي آن چيزي ذخيره نكرده ام، بر دو جامة كهنه ام جامه اي نيفزودم واز زمين دنيا حتي يك وجب در اختيار نگرفته ام و دنياي شما در چشم من از دانة تلخ درخت بلوط ناچيزتر است، آري از آنچه آسمان برآن سايه افكنده، فدك در دست ما بود كه مردمي برآن بخل ورزيده و مردمي ديگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشيدند وبهترين داور خداست. مرا با فدك وغير فدك چه كار؟ در حالي كه جايگاه فرداي آدمي گور است، كه در تاريكي آن، آثار انسان نابود و اخبارش پنهان مي گردد، گودالي كه هر چه بر وسعت آن بيفزايند، و دست هاي گوركن فراخش نمايد، سنگ و كلوخ آن را پر كرده، و خاك انباشته رخنه هايش را مسدود كند.

من نفس خود را با پرهيزگاري مي پرورانم، تا در روز قيامت كه هراسناك ترين روزهاست در امان و در لغزشگاه هاي آن ثابت قدم باشم، من اگر مي خواستم، مي توانستم از عسل پاك و از مغز گندم و بافته هاي ابريشم براي خود غذا و لباس فراهم آورم، اما هيهات كه هواي نفس بر من چيره گردد و حرص وطمع مرا وا دارد كه طعامهاي لذيذ برگزينم، در حالي كه در حجاز يا يمامه كسي باشد كه به قرص ناني نرسد، ويا هرگز شكمي سير نخورد يا من سير بخورم و پيرامونم شكم هايي كه از گرسنگي به پشت چسبيده و جگرهايي سوخته وجود داشته باشد...

حضرت علي( در فرازهايي از اين نامه خطاب به دنيا مي فرمايد : ...از برابر ديدگانم دور شو سوگند به خدا رام تو نگردم كه خوارم سازي و مهارم را به دست تو ندهم كه هر كجا خواهي مرا بكشاني، به خدا سوگند، سوگندي كه تنها ارادة خدا در آن است، چنان نفس خود را به رياضت وا دارم كه به يك قرص نان، هرگاه بيابم شاد شود كه به نمك به جاي نان خورش قناعت كند وآنقدر از چشم ها اشك ريزم كه چونان چشمه اي خشك درآيد، و اشك چشمم پايان پذيرد. آيا سزاوار است چرندگان، فراوان بخوردند و راحت بخوابند، و گلة گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند، و علي نيز ]همانند آنان[ از زاد و توشة خود بخورد و استراحت كند؟ چشمش روشن باد! كه پس از ساليان دراز چهارپايان رهاشده، و گله هاي گوسفندان را الگو قرار دهد! خوشا به حال آن كس كه مسؤوليت هاي واجب را در پيشگاه خدا به انجام رسانده و در راه خدا هر گونه سختي و تلخي را به جان خريده و به شب زنده داري پرداخته است. واگر خواب بر او چيره شده بر روي زمين خوابيده وكف دست را بالين خود قرار داده و در گروهي است كه ترس از معاد خواب را از چشمانشان ربوده ...

جايگاه ساده زيستي تا اندازه اي براي خواننده گرامي روشن شد. پس ساده زيستي اتخاذ زندگي بدور از افراط و تفريط در همة امور زندگي مي باشد. بايد لباس به حد اعتدال پوشيد وغذا را به مقدار نياز مصرف كرد. بايد از اسراف و ول خرجي دوري كرد. ساده زيستي يعني آلوده نشدن به دنياي حرام، واستفاده صحيح از دنياي حلال و اين روش اولياي الهياست كه بايد سرمشق ماباشد.









مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.